کد مطلب:314544 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:200
یک پنجه برنجی که روی آن نوشته شده بود علمدار ابوالفضل
جناب آقای احمد مهربخش نقل می كند:
در سال 1375 شمسی برای خرید دستگاه چاپ سه بار به مسكو سفر كردم. در سفری برای خداحافظی به خدمت آیة الله سید محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی مشرف شدم تا از راهنماییهای ایشان بهره مند گردم. ایشان قرآن هایی با ترجمه روسی به من دادند تا به مردم آن سامان اهدا كنم. یك جلد آن را به آقای «نیكوااینومنیچ» مدیر كل شركت سازنده ی دستگاه چاپ اهدا كردم. در سفر بعد وقتی مرا دید بسیار اظهار خوشبختی كرد و گفت:
من و همسرم كه رئیس آموزش و پرورش است، مرتب این كتاب را مطالعه می كنیم و نكته های بسیار با عظمتی را از این كتاب درك كردیم. این قرآن برای ما بسیار مورد توجه و احترام بوده است.
این دوست ما می نویسد: ای كاش افراد خیرخواهی اقدام به چاپ و نشر این كتاب در روسیه می نمودند.
در سفر سوم در مسكو مشكل اداری برایم پیش آمد. نزد رئیس اداره رفتم، وقتی وارد اتاق شدم، چشمم به چیز عجیبی افتاد: روی میز رئیس یك پنجه برنجی كه روی او نوشته شده بود «علمدار ابوالفضل» قرار داشت.
ابتدا حدس زدم آن را به عنوان یك شی ء زینتی روی میزش گذاشته، ولی بعد از آن سؤال كردم، جواب داد: من شیعه هستم و معجزه و كرامت های بسیاری از آن حضرت دیده ام، این پنجه را به خاطر همین امر به همراهم دارم. وقتی اطلاع از حال من و تشیع و علاقه ام به «حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام» پیدا كرد، احترام فوق العاده ای به من گذاشت و در هر مشكلی كه داشتم چنان كمكم می كرد كه این مختصر گنجایش شرحش را ندارد. آری در كشوری كه 70 سال از هرگونه تبلیغ مذهبی محروم بوده است، ائمه معصومین و اولادشان علیهم السلام این چنین برای افراد مستعد جلوه گری می كنند و صراط مستقیم حق را پیش رویشان می گذارند. [1] .
[ صفحه 504]
در سال 1375 شمسی برای خرید دستگاه چاپ سه بار به مسكو سفر كردم. در سفری برای خداحافظی به خدمت آیة الله سید محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی مشرف شدم تا از راهنماییهای ایشان بهره مند گردم. ایشان قرآن هایی با ترجمه روسی به من دادند تا به مردم آن سامان اهدا كنم. یك جلد آن را به آقای «نیكوااینومنیچ» مدیر كل شركت سازنده ی دستگاه چاپ اهدا كردم. در سفر بعد وقتی مرا دید بسیار اظهار خوشبختی كرد و گفت:
من و همسرم كه رئیس آموزش و پرورش است، مرتب این كتاب را مطالعه می كنیم و نكته های بسیار با عظمتی را از این كتاب درك كردیم. این قرآن برای ما بسیار مورد توجه و احترام بوده است.
این دوست ما می نویسد: ای كاش افراد خیرخواهی اقدام به چاپ و نشر این كتاب در روسیه می نمودند.
در سفر سوم در مسكو مشكل اداری برایم پیش آمد. نزد رئیس اداره رفتم، وقتی وارد اتاق شدم، چشمم به چیز عجیبی افتاد: روی میز رئیس یك پنجه برنجی كه روی او نوشته شده بود «علمدار ابوالفضل» قرار داشت.
ابتدا حدس زدم آن را به عنوان یك شی ء زینتی روی میزش گذاشته، ولی بعد از آن سؤال كردم، جواب داد: من شیعه هستم و معجزه و كرامت های بسیاری از آن حضرت دیده ام، این پنجه را به خاطر همین امر به همراهم دارم. وقتی اطلاع از حال من و تشیع و علاقه ام به «حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام» پیدا كرد، احترام فوق العاده ای به من گذاشت و در هر مشكلی كه داشتم چنان كمكم می كرد كه این مختصر گنجایش شرحش را ندارد. آری در كشوری كه 70 سال از هرگونه تبلیغ مذهبی محروم بوده است، ائمه معصومین و اولادشان علیهم السلام این چنین برای افراد مستعد جلوه گری می كنند و صراط مستقیم حق را پیش رویشان می گذارند. [1] .
[ صفحه 504]
[1] كرامات العباسيه، ص 235.